آی عشق!عشق آمد و خاک

آی عشق!عشق آمد و خاک

آی عشق!
عشق آمد و خاک محنت‌ام بر سر ریخت
زآن برق بلا به خرمن‌ام اخگر ریخت
خون در دل و ریشه‌ی تنم سوخت چنان
کز دیده به‌جای اشک خاکستر ریخت

ابوسعید ابوالخیر


سرنوشت

می‌پیچم -در باد-ذره ذره

می‌چکم-در خاک-قطره قطره

سرنوشت من این بود...قطره‌یی درون خاک بی‌حاصل

ذره‌یی درون باد بی‌انجام

نظرات 5 + ارسال نظر
بهاره جمعه 23 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:21 ب.ظ

چشم وابروی کنار شعر قشنگ چشمک میزنه . (این کاره است )

پسر کشه

سهیل قاسمی شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 08:16 ب.ظ http://deconstruction.persianblog.com/

سلام . از آشنایی ت خوش حال ام. توی کافی نت هام پیج کرده بودی شناختم‌ات. حقیقت اش مهمون شهر شمام. اگه دوست داشتی صفحه ی من رو هم بخون. توی سمنان هیچ دوست وبلاگی نداشته ام. و چشمک ات خیلی بلا بود. ابرو می ندازی بالا بالا. شادباش و دیر زی میرزی.

daniel یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 10:34 ق.ظ http://amour.co.sr

web logat khili gashahng boood khili khoosh hal shoodam ba web man ham sar bezan

حامد سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 02:10 ق.ظ

بابا اجب سایتیه. من تا حالا همچین سایتی ندیده بودم .دستت درد نکنه .ایول

سارا چهارشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 12:47 ب.ظ

موفق باشی رضا جون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد