وقتی که من مردم . من را در تابوتی سیاه بگذارید تا همگان بدانند زندگی سیاهی داشتم
وقتی که من مردم . چشمانم را باز بگذارید تا همگان بدانند هنوز هم چشم به راه هستم
وقتی که من مردم .دستانم را باز بگذارید تا دیگران بدانند به خیلی چیز ها دست نیافتم
وقتی که من مردم. دهانم را باز بگذارید تا دیگران بدانند حرف هایی بر لبانم خشکیده اما به لب نیاوردم...
|
الهی سینه ای ده آتش افروز******در آن سینه دلی وان دل همه سوز
هر آن دل را که سوزی نیست دل نیست******دل افسرده غیر از آب و گل نیست
دلم پر شعله گردان سینه پر دود******زبانم کن به گفتن آتش آلود
شاعر: وحشی بافقی