گفت مادر Mama said |
مادرم به درستی مرا آموزاند Mama, she has taught me wellآنگاه که جوان بودم؛ Told me when I was young که، زندگی کتابی است باز، پسرم؛ Son, your life's an open book نا تمام رهایش مکن. Don't close it 'fore it's done فروزانترین شعله، تندتر می سوزد The brightest flame burns quickest این است آنچه از او شنیدم That's what I heard her say دل پسر در گرو مادر است A son's heart's owed to mother ولی باید راهم را بیابم But I must find my way دلم را رها کن، Let my heart go بگذار پسرت بزرگ شود Let your son grow دلم را رها کن مادر Mama, let my heart go یا بگذار این دل، آرام ماند. Or, let this heart be still “ یاغی”، نام خانوادگی تازه من است. "Rebel," my new last name خونی رمیده در رگانم Wild blood in my veins ریسمان پیشبند دور گردنم، Apron strings around my neck نشانی که هنوز ماندگار است. The mark that still remains خانه را خیلی زود رها کردم I left home at an early age از آنچه به اشتباه شنیدم؛ Of what I heard was wrong هرگز درخواست بخشایش نکردم، I never asked forgiveness چرا که آنچه گفتم؛ به انجام رسی. For what is said is done دلم را رها کن! Let my heart go بگذار پسرت بزرگ شود Let your son grow مادر دلم را رها کن Mama, let my heart go یا بگذار این دل آرام ماند Or let this heart be still هرگز چیزی از تو نخواستم Never I ask of you اما هرگز چیزی هم نبخشیدم But never I gave اما تو به من پوچی خود را دادی؛ But you gave me your emptiness و اینک! من آنرا به گور می برم. I now take to my grave پس بگذار این دل آرام بماند. let this heart be still مادر اکنون به خانه می آیم Mama, now I'm coming home همه آن کس نیستیم که تو برایم آرزو داشتی I'm not all you wished of me عشق مادر به پسرش، A mother's love for her son آری، من عشق تو را بدیهی گرفتم؛ I took your love for granted و همه گقته هایت را. And all the things you said to me به آغوشت نیاز دارم که به من خوشامد گوید I need your arms to welcome me “اما سنگی سرد، تنها چیزی است که می بینم”!!! !!! But a cold stone's all I see |
شما می توانید آهنگ متن فوق را از روی لینک داخل این صفحات دانلود کنید: