|
آه من! آه زندگی!...
آه از پرسشهای مکرر؛ از قافلهیِ بی پایانِ خیانتها- از شهرهای انباشته از بلاهت؛ آه از خود من، منِ پیوسته در سرزنشِ خویش (بخاطر آنهایی که ابلهتر از مناند و کسانی که خائنتر؟)، آه از چشمهایی که بیهوده در انتظار نوراند- از بیحیاییِ اشیا- از ازدحام پست و پرتقلایی که اطرافم میبینم؛ آه از سالیانِ پوچ و بیحاصلِ باقی مانده- مانده از تتمهیِِ درهم پیچیدهیِ من؛ پرسش اینجا ست: آه من! در این چرخهیِ غم، خوبییی هم هست؟
پاسخ: این که تو اینجایی، که زندگی وجود دارد و هویت نیز، این که نمایش قدرتمند ادامه مییابد، و تو در شعری، با من شریک خواهی شد.
|
Walt WhitmanO Me! O Life!
O me! O life!... of the questions of these recurring; |
سلام دوست گلم
ممنون که وبلاگمو دیدی و نظر دادی . شعر شما هم قشنگ بود و چه جالب که متن انگلیسی شو هم نوشتی .
بازم منتظرت هستم
بای بای
سلام
اول تشکر که به وبلاگم اومدی
بعد عکسهای خون و .... اصلا قشنگ نبود یه عکسهایی بزار که یکی نگه میکنه روحیه اش باز بشه نه اینکه کلی انرژی منفی بهش تلقین کنی
متن انگلیسی و فارسیت قشنگ بود
امیدوارم که تو زندگیت موفق باشی
سلام
وبلاگ خوبیه ! مطالب مفیدی داری توش . امیدوارم همیشه به روز باشه ( سالم باشی ) .
شاد باشی
خدا نگهدارت
اییییییییییی شه باحــــــــــــــال
شعره توالت ویتامیننننننننننننن:ی:ی:ی:ی:ی
جالب بود .